مردی در زمان رسول الله صل الله علیه و اله گناهی کرد و از ترس پنهان شد.
روزی امام حسن و امام حسین علیهما السلام را که طفل بودند،بر دوش خود سوار کرد و
بر پیامبر صل الله علیه و اله وارد شد و عرض کرد: یا رسول الله من بخدا و این دو فرزندت
{از عقوبت کردن} به شما پناه آورده ام.تقاضا می کنم از آن گناهی که کرده ام.در گذرید.
پیامبر چنان خندید که دست به دهان مبارک گذاشت و فرمود: برو آزادی! آنگاه به امام حسین علیه السلام
فرمودند: شفاعت شما را در حق او قبول کردم.
منتهی الآمال 284/1
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: